تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۶ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

استاد فاطمی نیا:
باید بدانیم چه چیزی سبب اشراف خاص ائمه ی طاهرین و این موهبت عظمی میشود؟!
یکی از شرایط مهم که اولین وعمده شرط است ، عبارت است از اجتناب از گناهان وکسب تقوی!
البته ما معصوم نیستیم و هیچگاه از اشتباه وخطا درامان نمیباشیم؛ اما باید بنا را براین بگذاریم که گناه نکنیم !
مومن، عالما عامدا اصرار بر گناه ندارد، اگرچه از لغزش وگناه در امان نیست و گاهی مرتکب میشود ، اما اصرار بر معاصی ندارد.
اگر هم خدای نکرده لغزشی از ما سر بزند ، راه توبه وبازگشت باز است ونباید ناامید شویم.


می توانم آیا... ؟ لطفا ... خسته شدم . ..


***

به طواف کعبه رفتم

به حرم رهم ندادند

که برون چه کردی که درون خانه آیی؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۴:۰۷
الاحقر

بسم الله

سلام

الحمد لله که حقیرترین بنده اش را با صحن و سرای شما، گنبد و گلدسته ی شما آشنا کرد

الحمد لله که صفای زیستن را به حقیرترین بنده اش نشان داد

الحمد لله که شیری که نوشیدیم از مادری بود با چشمانی تر از داغ دل زینب

الحمد لله که خاندان مطهر شما را به من آموخت

الحمد لله که گوش من را کشیده

الحمد لله که ... با دوری شما من را ادب می کند، نه با استدراج یا ابتلائات یا ...

سلام علی جمیع انبیاءالله و ملائکته و رسله اجمعین

سلام بر هول و ولای صحن انقلاب، آن نگاه های از گوشه ی در به طلایی گنبدتان

سلام بر دلهای شکسته ی گره خورده به پنجره ی فولاد

سلام بر ایوان طلای زنانه ی صحن آزادی که کنارش کفشداری مردانه است

سلام بر همهمه ی روضه ی منوره

سلام بر چشمهای خیس، بر دستهای رو به آسمان

سلام بر مشتهای گره کرده به ضریح مطهر

سلام بر آینه کاریها و گلدان ها

سلام بر عقب عقب خارج شدن ها به احترام بالاسر حضرت

سلام بر رواق چسبیده به گوهرشاد، که از آن در تا این در، قبض روح می شوی و در کناره هایش میان شلوغی خلوت می شوی

سلام بر رواق حضرت حجت و چراغ سبزش

سلام بر غروب و طلوع نقاره زنان، سلام بر لباسهای بلند خدام، سلام بر صبح و شب زوار

سلام بر دل نکندن ها، بر خداحافظی های طولانی

سلام بر قاب اول و آخر زیارت از پنجره ی قطار

سلام بر امام رئوف، سلام بر چشم و چراغ، بر قلب، بر رضا

یا امام رضا، انما اشکوا بثّی و حزنی، مثل یعقوب. آبروی شما را واسطه ی بی آبرویی خودم تا خدا می کنم. از اینجا تصویر هست و صدا نیست.

از آن شیعه هایی شده ام که دم در نگهش می دارند؟

گله دارم. نشد. خوب نیست. شکسته ام. خائفم. گمَم.

هول دارم دم به دم. نام شما زینت ما باشد و وحشت تنهایی؟ زینت شما نشدیم. به قدر رفع بی قراری ...

ببخشید. غلط کردم. غلط گفتم. غلط خواستم. غلط دیدم و شنیدم. غلط رفتم و آمدم. حالا می خواهم برگردم، و می دانید. هر طور شما بخواهید، همانطور.

دلگیر است هر کس اگر، حق دارد. اما دیگر هیچ راهی نمی دانم برای صاف و صوف کردن. حتی نمی دانم کی دلگیر است و نیست، کی دلگیری اش حق است و کی نا حق. این ندانستن... حق است؟ عمق نگاهشان حرفشان را برعکس می کند. چه کنم؟

چه کار کنم؟ کاری نمی دانم غیر از واسطه کردن شما. شما واسطه شوید. لطفا. به شاذروان، به اندوه دل مادرتان. به میهمان نوازیتان. به آن بندگان مخلصتان. به یقینتان و یقین من به شما. لطفا واسطه شوید. من آنقدر بتوانم که ببخشند. و اگر کاری نمی شود کرد، دلهایشان انقدر بزرگ شود که ببخشند. بگذرند و فراموش کنند.

شما را واسطه می کنم و از خدا می خواهم به احترام فرزندتان و پدرانتان، و روح عزیزتان. اگر هاتف اشتباه کرده گذشتم. اگر هر کس دیگری اشتباه کرده گذشتم و دلم را از کینه و حسد و دلگیری خالی کردم. آنها هم بگذرند. اگر باید دوستی از سر گیرم، بگیرم. اگر حقی باید برگردد و برپا شود، بفهمم و بکنم. اگر راهی هست، راهی شوم. اگر نه، قلم خطاپوشش را بر این گذشته ی تنگ و تاریک بکشد. اگر کینه ای هست در سینه ای خالی شود. اگر کوتاهی بوده جبران کنم. دیگر نمی دانم...

این دلگیری ها امانم را بریده. شما که پناه هستید. مرا هم امن دهید. شما که طلایید. شما که بلندید. شما که سپیدید. شما که عزیزید. شما که حرفتان خریدار دارید. شما که آبرویید.

سلام

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۷
الاحقر

یادم رفت چی می خواستم بنویسم
ولی مهم بودا...

***

سه تا قراری که هیچ کدوم نشد، یه پیغامی دارن. دارن واقعا؟

***

تا کِی قراره این وضعیت ادامه داشته باشه؟

عقب افتادیم...

***

چرا گره افتاده؟ چرا باز نمی شه؟ به خاطر چی؟

"إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَـئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ"

***
 اوحش الوحشه قرین السوء(تنهاترین تنهایی، داشتن دوست بد است) پیامبر(ص)
اصلا وحشت یعنی تنهایی...
***
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه برآرد اربعینی

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۷
الاحقر

آیا دارم پلورالیسم می شم؟

***

على علیه السلام فرمود:

خداوند به چیزى بهتر از عقل پرستش نشده و عقل کسى کامل نمى‌شود مگر به چندین خصلت:

کفر و شرک از او دور باشد

رشد و خیر را دارا باشد

زیادى مالش را ببخشد

از زیادى گفتارش لب فرو بندد

نصیبش از دنیا به اندازه رفع احتیاجش باشد

در طول عمرش از کسب دانش سیر نگردد

پذیرفتن ذلت در راه خدا برایش بهتر باشد از سر فرازى که در غیر راه خدا باشد

فروتنى برایش بهتر از شرافت است

یکى‌هاى خود را اندک و نیکى‌هاى مردم را بسیار بیند

تمامى مردم را بهتر از خودش داند و خود را در نزد خود بدترین مردم داند و این کمال امر است

***

دستور العملی برای رهایی از حسادت خواهم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۹
الاحقر

تولد از ما بهترون مبارک

***

من با این مشکل دارم که می گن مقاومت شیرینه

کجاش شیرینه؟ این که معلوم نیست کی به نتیجه می رسه؟ یا اینکه هرچی بیشتر مقاومت می کنی بیشتر حقتو می خورن؟

***
به از این چه ارمغانی که تو خویشتن بیایی؟

***

خیلی زشته آدم با وجود خدا احساس تنهایی کنه؟

***

واقعا آرزویی غیر از یک بار دیگه بودن در مسجدالحرام ندارم

تا دیگه بیرون نیام...

۲۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۴
الاحقر

اشتیاقم به گفتن بیش از شنیدن است

به بودن بیش از دیدن

به شبه علم بیش از علم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۶
الاحقر