تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب با موضوع «معرفت نفس صمدی آملی» ثبت شده است

حاشیه ی درس معرفت نفس آقای صمدی

جلسه ی اول:


محور صحبت درباره ی اهتمام به یک امر بود، نه از جنس اهمیت ذاتی یا توجه و ادراک

بلکه از جنس اهتمام به لوازم ظاهری آن. مثلن اگر میخواهی چیزی را بیاموزی باید به کلاس و تمرینش پایبند باشی و علی رغم موانع و مشکلات، آن را "منظم" پیش ببری

فکر میکنم همین یک کلمه نظم گویای همه چیز باشد

و نظم حاصل نمیشود مگر با اشتیاق به آن کار. در واقع نظم بدون اشتیاق دوام ندارد

شرط دیگر رسیدن به نظم هم نبود حاشیه است

در مورد اشتیاق، میشود مثال از دانشمندانی زد که برای یادگیری خسته نمیشدند. مثلن همین آقای ابتهاج از لطفی و شجریان میگفت که برای ضبط کردن یک آواز از یک موذن در شیراز به آنجا میرفته اند. یا اینهمه که زیر نور شمع میخوانده اند درس را و میمرده اند که بیاموزند. مشخصن این اشتیاق را من فقط به یادگیری چیزهای مربوط به شهر دارم، و کمی هم موسیقی.

در مورد حاشیه نداشتن هم که هر چه بنالم از خودم کم نالیده ام! همین الان همه اش تو حاشیه ام و این که دو (سه!) پروژه ی کاری دارم یعنی اند حاشیه

آدم باید مثالهای با اشتیاق و منظم را پیش چشمم نگه دارد تا همیشه حواسش جمع باشد!

خدایا به ما کمک کن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۲۷
الاحقر