تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

آقای مهربانی ها

سلام

آن مشکل کوچک هم بر طرف شد، و فکر کنم از هفته ی بعد شروع کنم به درس خواندن

اگر شما کمک کنید

مانده آن مشکل دیگر که فکر نکنم برطرف شود

؟

سلام

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۸
الاحقر

آقای مهربانی ها

سلام

***

نیمه شبها در سیاهی

بی امیدی بی پناهی

تا سحرگه ناله سر کرده...

***

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۰:۴۹
الاحقر

آقای مهربانیها

سلام
اینکه کم می نویسم، نه به خاطر اینکه گفتنی هایی نیست، هست، ولی زبانم بسته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۴:۲۰
الاحقر

آقای مهربانی ها

سلام

ناراحت و ناامیدم، گناهکارم و حرفی برای گفتن ندارم

پلیز سیو می





سلام

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۶ ، ۰۱:۳۷
الاحقر

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی

...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۰۲:۰۷
الاحقر

I'm really sorry about what happened between us

I'm sorry for the beginning and the end

but I don't know how to get out of it and get passed it

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۰۳:۴۲
الاحقر

اقای مهربانی ها

سلام

نمازهایش چسبید، لحظه هایش چسبید، قدرهایش چسبید، یک بار هم رسیدم ابوحمزه بخوانم، و نشد قرآن را کامل بخوانم، و نشد که ... رویم سیاه است... ؟

کلی چیزها فهمیدم، کلی خوش گذشت، کلی با بچه ها گشتم...

خدا را شکر که این ماه رمضان هم بودیم و یه کم باز سر سیممان وصل شد، کاش یک جورهایی دایمی بود این رحمت گسترده

کاش یک جورهایی جدا نشویم، میدانم که نمیشود ولی کاش میشد...

مجموعن خدا رو شکر، و امیدوارم بخشیده شده باشم، و حالا در مرحله ی بعدی بر نگردم به عقب

نمیدونم، امیدوارم

سلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۰۷:۱۵
الاحقر