تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

e73-من بابک

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ق.ظ

چرا نمی هلند؟ تا کی این دوری و دیری؟

آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجا درماندگان دور مران از در و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اذن به یک لحظه نگاهم بده

جهان دل است و تو جانی نه بلکه جان جهانی

خدای را که مبادا دل از نشانه بیافتد

است غریب خراسان رضا مشو که بمیرد اگر که مرغک زاری از آشینه بیافتد جدا ز دامن مادر به دام دانه بیافتد

أ أدخل؟

سلام

من باور دارم باور دارم باور دارم باور دارم باور دارم باور دارم باور دارم باور دارم

بخند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۱۴
الاحقر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی