تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

e55

سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ب.ظ

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

نباید از حرکت باز ایستاد

حتی اگر ندانی به کدام سمت می روی، حتی اگر شک داری، حتی اگر هر چیز دیگری مانع است.

...

اما چگونه؟

***

این همه اشتیاق من به "اولین بودن" از کجا اومده؟

اینکه میخوام یه حرفی از خودم بزنم، حرفی که به فکر هیشکی نرسیده باشه، حرفی که تازه باشه

اونقد خوب باشه که هیشکی باهاش مخالفت نکنه و همه منو بستایند براش

اونقد خفن که نگو


چرا همیشه می خوام بقیه باهام همراه باشن، اونم همراهی کامل (اغلب)؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۶
الاحقر

نظرات  (۶)

بسم الله

سلام 
این همه اشتیاق من به "اولین بودن" از کجا اومده؟
"السابقون السابقون اولیک المقربون" از اینجا!

پاسخ:
سلام

پس چرا تا اولین نشونه های عقب موندن ظاهر می شن واپس می کشم؟
بسم الله

چون این تلاش هدفمند نیست. هدف مهمی که حاضر باشید همه چیزتون رو براش بذارید و هیچ چیز جلودارتون نباشه.
پاسخ:
چه هدفی؟
نمیدونم.
کلی گفتم.
یعنی یک هدف 20 ساله مثلأ برنامه ربزی شده و طبق اون حس دائم اول بودن رو بخوایید داشته باشید. و سبقت و ...
منظورم اینه که اگر هدف نباشه، این حس سبقت و اول بودن هرز میره یعنی مسیری نداره که توش حرکت کنه. بنابر این اگر یکم کج رفت دیگه برش نمیگردونید سر جاش. کدوم جا؟ کدوم مسیر؟
 
اگر هدف داشته باشم، اگر کسی رو دستم بلند شد، یا گفت نمیتونی سرعت و قدرتم دو برابر میشه. چون ضرورت رسیدن به هدفم رو میدونم و نمیتونم کسی رو جلوی خودم ببینم.
در واقع هر چی هدف مهمتر باشه، احتمال مأیوس شدن کمتره

پاسخ:
هیچی اونم بیست سال!
ضرورت؟ هدف مهم؟ حرفهای خارجی می زنید ها!
خارجی؟!!
خوب شما تشریف بیارید داخل تا دیگه خارجی نباشه.  :)
ــــــــــــــــــــ

میگم باید کارت دعوت بفرستیم؟ یا ...

پاسخ:
چی جوری دقیقا می شه اومد داخل؟

________
برهان قاطع لازمم!
حالمم خوش نی، بالمم خوش نی
البته الان بهترم به مراتب
پس شما هم رفتید تأتر اروند خون! به به چه عالی! :)

------
یاد قضیه زخمی کردن مطلب افتادم.
پاسخ:
نه نه نرفتم
هرگونه شباهتی کاملا اتفاقیه!

-----
بسیار عذر خواهم
(و درک می کنم چه حسی داره رفتارهام)
اومدم هفته ی پیش یه کامنت بلند بالا بذارم براتون و توش مفصلا توضیح بدم، ولی نشد، حین نوشتن گره خوردم با خودم
هر چند خیلی دیره ولی
علیک السلام
در جواب سلام پیامکتون.
گوشیم مونده مشهد.
------

خیر باشه.

 پس اگر اجازه بدید فعلا سر نزنم. هر وقت بهتر بودید خبر بدید.

برای این بنده حقیر هم دعا کنید


پاسخ:
اون خودش جواب سلام بود!
----

حال بدش واگیر نداره
از وقتی هم که می بندنش به تخت مزاحمتی نداره برا اطرافیان، فقط گاهی هتاکی می کنه
دکتر براش عیادت تجویز کرده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی