تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

e45

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ب.ظ

یک بار دیگر بخواب می روم

با خستگی و درماندگی، با آشفتگی

بی که با خود روبرو شده باشم

یا در این لحظات آخر روز روبرو شوم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۹
الاحقر

نظرات  (۱)

بسم الله

سلام
ترجمه اش رو هم میشه بنویسید؟
پاسخ:
سلام
خیلی مفصله...
یا خیلی کوتاه
در هر دو صورت چیز به خصوصی نیست :)
خلاصه اش می شه اینکه با اسمارت فون نرو تو رخت خواب، با کتاب برو مثلا. شاید یه روزی بیشتر گفتم.
ممنون از نظرتون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی