روزهای آخره، روزهای آخر تا روزهای اول
این گامهای آخر را مخواه که بلرزم، بپسند که بمانم
به حرمت آنها که ایستادند
آمین
دوستت دارم
روزهای آخره، روزهای آخر تا روزهای اول
این گامهای آخر را مخواه که بلرزم، بپسند که بمانم
به حرمت آنها که ایستادند
آمین
دوستت دارم
(عُ لْ قَ) [ ع . علقة ] (اِ.) 1 - عشق ، دلبستگی . 2 - گرانمایه از هر چیزی .3 - آن مقدار از علوفه که غذای یک روزة شتر باشد.
"علق" در لغت به معنای چنگ زدن، چسبیدن و وابستگی به چیزی است، به همین
جهت در لغت عرب به "زالو" نیز "علق" گفته شده است.(ر.ک: التحقیق فی
کلمات القرآن الکریم، حسن المصطفوی، ج 8، ص 202 ـ 205، وزارة الثقافة و
الارشاد الاسلامی / مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، واژه علق.)
در قرآن کریم واژة "علق" و "علقه" اشاره به یکی از مراحل آفرینش انسان
است، چنان که خداوند میفرماید: "فَاِنّا خَلَقنـَکُم مِن تُرابٍ ثُمَّ
مِن نُطفَةٍ ثُمَّ مِن عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُضغَةٍ; (حج، 5) ما شما
را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه...
انسان در اولین مرحله ابتدا خاک است، این خاک تبدیل به مواد غذایی، و از
آن "نطفه" تشکیل میشود، که در مرد "اسپرم"، و در زن "اوول" نام دارد،
در مرحلة بعد، اسپرم و اوول با یکدیگر در رحم زن ترکیب، و شروع به رشد
کردن میکنند، سپس به شکل یک قطعه در میآیند که قرآن از آن تعبیر به
"علقه" (حج، 5) و "علق" (علق، 2) نموده است که در فارسی به "آویزک"
نیز ترجمه شده است.(ر.ک: ترجمة قرآن، بهأالدین خرمشاهی.) سپس کم کم
سلولهای آن بیشتر رشد میکنند و به صورت قطعه گوشتی در میآید که هنوز
اعضای مختلف بدن در آن مشخص نیست، و به آن مضغه (گوشت جویده شده)
میگویند. بعد از این مرحله رشدش بیشتر میشود و به صورت طفل در میآید.
از آنجا که نطفه، بعد از گذراندن دوران نخستین در عالم جنین، به شکل قطعه
چسبندهای در میآید، خداوند متعال مبدأ آفرینش انسان را در آیة دوم سورة
علق همین موجود ناچیز میشمرد تا قدرت نمایی عظیم او روشن شود که از موجودی
بیارزش، مخلوقی پرارزش آفریده است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه
مکارم شیرازی و دیگران، ج 27، ص 156، انتشارات دارالکتب الاسلامیة /
المیزان، علامه طباطبایی، ج 20، ص 323 ـ 324، منشورات جماعة المدرسین.)
چسبیده ام به شما، در اوج ناتوانی، با کمال دلبستگی
پاییز را دوست داشتنی ترین فصل می دانم، با هوای خیسش، با هول هولکی بودن همه چیزش، با این که نمی فهمی کی آدم و کی رفت، با همه چیزش. پاییز را عاشقم
https://instagram.com/p/7xaRGKN0ve/?taken-by=bacheshiebas
چگونه قرآنی حرف بزنیم؟
دوازده ویژگی یک سخن خوب از دیدگاه قرآن کریم
۱. آگاهانه باشد. "لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ"،
۲. نرم باشد. "قَوْلاً لَّیِّناً" ، زبانمان تیغ نداشته باشد،
۳. حرفی که می زنیم خودمان هم عمل کنیم. "لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ"،
۴. منصفانه باشد. "وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا"،
۵. حرفمان مستند باشد. "قَوْلًا سَدِیدًا" ، منطقی حرف بزنیم،
۶. ساده حرف بزنیم. "قَوْلاً مَّیْسُورًا" پیچیده حرف زدن هنر نیست. "روان حرف بزنیم."،
۷. کلام رسا باشد. " قَوْلاً بَلِیغًا"،
۸. زیبا باشد. "قولوللناس حسنا"،
۹. بهترین کلمات را انتخاب کنیم. "یَقُولُ الَّتی هِیَ أحْسَن"،
۱۰. حرف هامان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد. "و قولوا لهم قولا معروفا"،
۱۱.همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم. "قولاً کریماً"
۱۲. کمک کنیم تا درجامعه حرف های پاک باب شود. "هدوا الی الطّیب من القول"
اعتراف می کنم
که بابایی
بسیار شارپ، با گذشت، فهیم هستند، و از عادیها بالاتر اند
و آنچه به بی سرانجامی آن ارتباط انجامید
بی ضرورتی آن، و بی صداقتی آن، از جانب اینجانب، بود
خدایا ببخش
----
کسی زنگ زد
حلالیت طلبید
داشت می رفت کعبه
امیدوارم استغاثه امو برسونه
سلام
خدای عزیزم
من نتونستم
ولی شما می تونی
---
صد حمد و صد استغفار فراموش نشود
زن و شوهر استنفوردی به من نشان دادند که "خواستن توانستن است" به شرطی که از هر راهی که می شود، خواستن را صرف کنی! به هر دری بزنی، دل نکنی، خسته نشوی، و صبور باشی!
و اینکه آدم باید خودش رو بپایه در درجه ی اول بعدش بره سراغ بقیه و جامعه و ...
و کلی هم امیدواری و تلاش و ...
---
Research & Industry
neuroscience , cognitive science and education
social economy
آمادگی کار داوطلبانه برای دو سال
----
حکمت شماره (( ٢٨٨ )) :
وَ قَالَ ( علیه السلام ) : إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَیْهِ الْعِلْمَ .
و درود خدا بر او فرمود: هرگاه خدا بخواهد بنده ای را خوار کند، دانش را از او دور سازد.
----
آرزو و میکنم کاش از همه دین، لااقل همینش به ارمغان می ماند که ربعی از شبانه روز را به کار، ربع دیگر را به استراحت، ربعی را به تفریح در کنار خانواده و ربع آخر را به عبادت سپری کنیم. واقعیت این است که همه جواب این فرایند در «من ِ پدر» نیست بلکه از خاک این اقتصاد و فرهنگ، بیش از این نمی روید.
از اینجا