e141-من جبرانک
شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ق.ظ
آقای مهربانی ها
سلام
چشمهایم را می بندم و یاد درخشش گنبد شما در دل تاریکی شب می افتم. پیچ و تاب آن پرچم سبز، سرمای بهمن ماهی، چرخ خوردن در آن دل شب و آن تاریکی
چشمهایم را باز می کنم و اینجایم. توی همین اتاق همیشگی و دور
امام رئوف عزیز، اینجا بدون شما سخت می گذرد. هرجایی با شما آسان و هرجایی بی شما سخت است.
این نوسانات همیشگی با حضور و دلگرمی شما قابل تحمل و عبور است. دست ما را بگیرید و پیش خدا بخواهید جبران کند آنچه فوت شده را. که این خرده ها در خزانه ی او هیچ است.
امام عزیز ما، ندای العفو ما را برسانید به بالا ها. شاید خریدنی شود
سلام
۹۵/۱۱/۰۹