تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

e141-من جبرانک

شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ق.ظ

آقای مهربانی ها

سلام

چشمهایم را می بندم و یاد درخشش گنبد شما در دل تاریکی شب می افتم. پیچ و تاب آن پرچم سبز، سرمای بهمن ماهی، چرخ خوردن در آن دل شب و آن تاریکی

چشمهایم را باز می کنم و اینجایم. توی همین اتاق همیشگی و دور

امام رئوف عزیز، اینجا بدون شما سخت می گذرد. هرجایی با شما آسان و هرجایی بی شما سخت است.

این نوسانات همیشگی با حضور و دلگرمی شما قابل تحمل و عبور است. دست ما را بگیرید و پیش خدا بخواهید جبران کند آنچه فوت شده را. که این خرده ها در خزانه ی او هیچ است.

امام عزیز ما، ندای العفو ما را برسانید به بالا ها. شاید خریدنی شود

سلام

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۹
الاحقر

نظرات  (۱)

الهی آمین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی