تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

e106-من غضب

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۱۱ ب.ظ

آقای مهربانی ها

سلام

عصبانی هستم ):| همین

(فی الواقع الان خجالت هم می کشم، قرار است که هر هفته پیش شما بیایم و حرفهایم را بزنم بی کم و کاست، با صداقت، حتی اگر ساده ترین اتفاقها بیافتد، اما همه اش سکوت دارم)

من هم آدمم، خسته می شوم، دلم محبت و توجه می خواهد، و نیست. شما می دانید که به اندکش قانع ام و همان اندک را هم دریغ می کنند...

از طرفی هم آشوبم و دلهره ی مرحله ی بعد را دارم و باز کسی این را نمی بیند

(شاید گرفتار نوع پیچیده ای از خودخواهی هستم، آنجا که به همه چیز شک دارم و بعد در هیچ چیزی شک نمی کنم و بعد با همه چیز مخالفت می کنم و بعد با همه چیز موافقت می کنم...، شاید هم این یک اختلال روانی باشد :دی)

...

دوست دارتان

سلام

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۴
الاحقر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی