تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

e103-یا سامع کل نجوا

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۳ ب.ظ

مرسی :) شکر

... اما حالا که چیزه، در می یابم کنون که نعمتم هست به دست... ؟

***

و البته بازم مرسی و شکر

به نظرم غده ی سرطانی داره خارج می شه، و همین که نمیدونم چرا و خارج می شه خوبه... خوبه؟

نمی دونم... خوبه دیگه

بعدش باید مرزای خودم پیدا بشن احتمالا، و کم کم معلوم شه که غده از کجا اومد و چه جوری خارج شد...

***

و عرض کنم که این روزها بیشتر بغض می کنم، هرچند هنوز محرک بصری لازم دارم ولی خب... الکی مثلا نشونه ی چیزی است :))

شکر :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۲
الاحقر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی