e46
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۴ ق.ظ
وقتی وارد دانشگاه شدم از سیستم زمانی مزخرفش بدم اومد، کلاسهای به دردنخوری که وقت و بی وقت باید شرکت کرد، و خیلیاش رو وقت نماز بود
فلذا به دلیل لزوم پیش خودم گفتم حالا نماز اول وقت که نمی رسم نماز اسرع وقت می خونم و اولین کاری که می کنم وقتی آسوده شدم این باشه که نماز بخونم
اما نشد، شاید به این دلیل باشه که فقط نماز اول وقته که نماز اول وقت حساب می شه و این که در اولین فرصت نماز بخونی نماز اول وقت نیست
اما احتمال قوی دلیلش این بود که هیچ وقت آسوده نمی شدم. همیشه کلاس، تکلیف، ضعف رفتن، مراجعه به استاد و چیزهای دیگه ای بودن که خودشون رو اولویتدار نشون می دادن و نماز به تاخیر می افتاد
فلذا به دلیل لزوم پیش خودم گفتم حالا نماز اول وقت که نمی رسم نماز اسرع وقت می خونم و اولین کاری که می کنم وقتی آسوده شدم این باشه که نماز بخونم
اما نشد، شاید به این دلیل باشه که فقط نماز اول وقته که نماز اول وقت حساب می شه و این که در اولین فرصت نماز بخونی نماز اول وقت نیست
اما احتمال قوی دلیلش این بود که هیچ وقت آسوده نمی شدم. همیشه کلاس، تکلیف، ضعف رفتن، مراجعه به استاد و چیزهای دیگه ای بودن که خودشون رو اولویتدار نشون می دادن و نماز به تاخیر می افتاد
۹۴/۰۹/۲۵