e5
جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ب.ظ
از راه می رسد، گرم و صمیمی است، صورتش بی نهایت مهربان است، عاشقش می شوی همان دم اول
از شانه هایش پیداست خستگی، ولی در نگاهش و صدایش فقط جوانی پیدا می کنی و بس
از زندانش که می گوید...:
بچه ها اگه این قصه قرار باشه یه خاصیت داشته باشه براتون اینه که هر آدمی یه سری نقاط قوت داره
من همیشه احساس می کردم تو هر شرایطی یه کاری از دستم برمی آید و هیچ وقت نیست که هیچ کاری نتونم بکنم
برای همین شروع کردم شعر گفتن...
***
و در آخر جمع بندی کند:
آدم زیاد ببینید
کنار کارکرده ها و قدیمی ها کار کنید
در تیمتان یک نفر مدیریت خوانده باشد
***
بعدش بنشینی ساز بزنی و کلی حال خودت و بقیه خوب شود....
۹۴/۰۳/۰۸