تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

کفی بی عزا ان اکون لک عبدا، و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا

تا سپیده

جاذبه خاک به ماندن میخواند و آن عهد باطنی به رفتن
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان را در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا کند

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۲۰ - مجله اینترنتی چفچفک
    یا رب...
دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

الذین آمنوا و لم یلبَسوا ایمانَهُم بظلمٍ اولئکَ لهمُ الامنُ و هم مُهتَدون

***

موضوع: ظلم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۷
الاحقر

بر در شاهم، گدایی نکته ای در کار کرد

گفت، بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۳۶
الاحقر

آقای مهربانی ها سلام

عکس و نشانی از شما که پیدا می شود من از این رو به آن رو می شوم

کی می شود که برگردیم؟ و دیگر نرویم؟

در مورد مورد هفته ی پیش چهار نکته امر شد، درگیر آویزه ی گوش کردن هستم. کمکم کنید. همین هفته خیلی داغان تر شدم. کمکم کنید. دارم می پاشم.

هدیه تان هم جایش امن است، اما نمی دانم چرا فرصت نمی شود بازش کنم

اصلا همه چیز پیچیده به هم دیگر. بد جوری گره کور خورده. شما که بهتر میدانید، بد قمر در عقربیست. هر طرف می پیچم راه به خارج نیست. تقلای بیشتر غرق شدن زودتر را در پی دارد. عواطف از یک سمت، کارها از سمت دیگر، هدفها از سمت دیگر، برنامه ها از سمت دیگر، همه با هم دعوا دارند. و من این وسط وا مانده ام.

شاید یکی از علتهایش این است که نمی توانم علاقه های زیادم را جمع و جور کنم. اما ریشه ای تر از این نمی دانم.

حضرت والا، شمس الشموس، ما که پیادگان درگاه شماییم و راهمان نمی دهند، دست ما را بگیرید. از همین دور. از دور تا قله ی نور.

از این خرابی علی الدوام بیرونمان بیاورید لطفا. تا چند زمین نهاد بودن؟ سیلی خور خاک و باد بودن؟

این مسائل همه فرع است بر حب خدا و شما، می دانم و عمل نمی توانم. بسته ام. نمی دانم چه کار باید بکنم.

اگر لیاقت شاگردی در ما هست، کمک کنید و استادی برسانید یا راهنمایی مان کنید. بفهمیم داریم راهنمایی می شویم و نانجیبی نکنیم. کمکمان کنید تا سرپا شویم. از این سرگردانی و گردباد بیرون بیایم تا هم خودمان راحت شویم و هم بقیه را آزار ندهیم.

کمکمان کنید تا علاقه های واقعی را از الکی ها تمیز دهیم و در مقابل الکی ها خم نشویم.

پیش خدا ما را دعا کنید به حق فرزند عزیزتان. آمین می گویم به دعایتان برای من و دیگران.

ما رو سیاه هستیم اما شما به قاعده ی کل عالم نور هستید. شما که کریمترین و مهربانترین هستید. بین گردن کج ها با آبرو هایی هم هستند. ما را کنار انها قبول کنید. البته کرم شما خیلی بیشتر از این حرفهاست، جسارت نباشد. این خلاصه گوییها را هم از ما بگیرید.

واجب آمد که بابت دوستی ها از خدا بسیار بسیار سپاسگزاری کنم. خدایا شکرت به خاطر این دوست ها. (مثل همین: کاری که انجام می دهی سعی کن درست و با کیفیت انجام دهی، فارغ از اینکه خوب یا بد است یا درست یا غلط است دوست داری یا نداری می خواهی یا نمی خواهی، نقل به مضمون)

(راستی فکر کنم خدا از عکس نگرفتنهایم ناراحت شده، وساطت کنید لطفا بگویید گفت غلط کرده)

سلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۵۹
الاحقر